English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8808 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
i suspect him to be a liar U گمان میکنم دروغگو باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
i suppose so U گمان میکنم
i shoudel hardly think so U گمان نمیکنم اینطور باشد
prevaricator U دروغگو
false U دروغگو
liars U دروغگو
mendacious U دروغگو
humbugger U دروغگو
liar U دروغگو
fibbers U دروغگو
lairs U دروغگو
lair U دروغگو
fibber U دروغگو
cry wolf <idiom> U چوپان دروغگو
really U احساس میکنم
I'd like to think that ... U من فرض میکنم که ...
i wonder he did not catch cold U تعجب میکنم
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
Looking forward to it U پیشبینی اش میکنم [میشود]
Have a seat, please! U خواهش میکنم بفرمایید !
I'll let you know when the time comes ( in due time ) . U وقتش که شد خبر میکنم
i will note it down U یاد داشت میکنم
I am just passing through. از اینجا عبور میکنم.
I'm proud of you. U من بهت افتخار میکنم.
i have got him on my brain U همیشه به اوفکر میکنم
anticipating it U پیشبینی اش میکنم [میشود]
i wonder at him U از دست او تعجب میکنم
please take a seat U خواهش میکنم بفرمایید
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
Am I right in thinking ... U آیا درست فکر میکنم که ...
Am I right in assuming that ...? U آیا درست فرض میکنم که ...
my sentiment toward him U انچه من راجع باواحساس میکنم
I've got the munchies. U یکدفعه احساس گرسنگی میکنم.
i imagine him to be my friend U من تصور میکنم که او دوست من است
i imagine he is my friend U من تصور میکنم او دوست من است
i rely or your secrecy U من به رازداری شما اطمینان میکنم
I'm working on it. U دارم روش کار میکنم.
surmised U گمان
impressions U گمان
impression U گمان
they suspect him of lying U گمان
surmising U گمان
surmises U گمان
surmise U گمان
thought U گمان
guessed U گمان
guess U گمان
conjecture U گمان
opinions U گمان
guesses U گمان
thoughts U گمان
idea U گمان
assumption U گمان
ideas U گمان
opinion U گمان
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
Have a seat, please! U خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
Please take that bag. خواهش میکنم آن کیف را برایم بیاورید.
Please take my suitcase. خواهش میکنم چمدانم را برایم بیاورید.
I am leaving early in the morning. من صبح زود اینجا را ترک میکنم.
I think there is a mistake in the bill. من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
now nonsense now U خواهش میکنم چرند گفتن رابس کن
doubt U گمان دودلی
aims U گمان جهت
aimed U گمان جهت
aim U گمان جهت
reckoned U گمان کردن
reckon U گمان کردن
supposable U گمان کردن
doubted U گمان دودلی
doubting U گمان دودلی
doubts U گمان دودلی
suppose U گمان کردن
thinks U گمان کردن
supposes U گمان کردن
supposing U گمان کردن
reckons U گمان کردن
think U گمان کردن
suspects U گمان کردن
suspecting U گمان کردن
suspect U گمان کردن
estimation U حدس گمان
estimations U حدس گمان
conjecture U گمان بردن
wis U گمان کردن
belief U ایمان گمان
believe U گمان داشتن
suppositions U گمان پندار
supposition U گمان پندار
believed U گمان داشتن
believes U گمان داشتن
trusting U نیک گمان
i do not think so U گمان نمیکنم
dubitate U گمان چیزنامعلوم
dubitation U گمان شک داشتن
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
I think we are out of the woods. <idiom> U فکر میکنم، بدترین بخشش رو پشت سر گذاشتیم.
I'm putting you through now. U شما را الان وصل میکنم. [در مکالمه تلفنی]
Ah, what the heck! U اه مهم نیست! [اه با وجود این کار را میکنم!]
to believe wrong U اشتباه گمان کردن
surmising U گمان بردن حدس
surmised U گمان بردن حدس
to think ill of any one U نسبت به کسی بد گمان
surmise U گمان بردن حدس
i have a hunch that U سخت گمان دارم که
think well of U خوش گمان بودن به
surmises U گمان بردن حدس
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
Please take this luggage. خواهش میکنم این اسباب و اثاثیه را برایم بیاورید.
I premise that you did read this article. U من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
I assume that you did read this article. U من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
Please send me information on ... U خواهش میکنم اطلاعات را برایم در مورد ... ارسال کنید.
My name is "Oliver Pit" and live in Berlin. U اسم من الیور پیت هست و در برلین زندگی میکنم.
would you mind ringing U اگر زحمت نیست خواهش میکنم زنگ را بزنید
open hearted U راست باز خوش گمان
outguess U در حدس و گمان برتری داشتن بر
hunch player U شرطبند از روی حدس و گمان
I'm doing it on my own account, not for anyone else. U این را من فقط بابت خودم میکنم و نه برای کسی دیگر.
I'll take a leap of faith. U من آن را باور میکنم [می پذیرم] [چیزی نامشهود یا غیر قابل اثبات]
to think well of a person U درباره کسی خوش گمان بودن
bark up the wrong tree <idiom> [درمورد چیزی گمان اشتباه کردن]
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
I'll call him tomorrow - no, on second thoughts, I'll try now. U من فردا با او [مرد] تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
Santa Claus U شخص موهومی که کودکان گمان میبرند درشب عیدمیلادمسیح میاید
venriloquism U سخن گفتن بدانسان که گمان کنندصداازجای ....دهان بیرون میاید
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
pale face U سفید پوست لقبی است که گمان می کنندسرخ پوستان امریکایی بمردم سفیدپوست
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
I work in a bank, or more precisely at Melli Bank. U من در بانک کار میکنم یا دقیقتر بگویم در بانک ملی.
request modify U درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
i am thankful to god U خدا را شکر میکنم خدا را شکرانه میگویم
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
Now I'm starting to believe it. U دارم یواش یواش قبولش میکنم.
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
at the owner's risk U باشد
some one or other U هر کس باشد
custom's declaration U باشد
admissibly U باشد
Benedictines U باشد
any old thing U هر چه باشد
Benedictine U باشد
reflexively U باشد
admissibleness U باشد
incomplete flower U کم باشد
keep your peck up U دل داشته باشد
stet U بگذارید باشد
be it so U چنین باشد
let it be U بگذارید باشد
at most U خیلی باشد
quantum sufficit U چندان که بس باشد
hydroxide U داشته باشد
if he be U اگر او باشد
coute que coute U بهربهاکه باشد
if any U اگر باشد
beit so U چنین باشد
whencesoever U از هرجا که باشد
over crowding U بیشتر باشد
whoso U هر شخصی که باشد
whosoever U هر شخصی که باشد
let it remain as it is U بگذارید باشد
worksheet U ی داشته باشد
rain or shine چه باران باشد چه آفتاب
shepherdess U شبان کلیسا که زن باشد
riparian U حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
by all means U بهر قیمت که باشد
meetly U چنانکه در خور باشد
if any U اگر داشته باشد
as the case may be U تاچه مورد باشد
inviolably U چنانکه سزاوارحرمت باشد
caryatid U ستونی که مجسمه زن باشد
shell back U دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
i beam or i beam U تیری که به شکل ) باشد
at all events U بهر وسیله که باشد
at any price U بهر قسمت که باشد
he wished to be private U می خواست در خلوت باشد
if i find an opportunity U اگر مجالی باشد
pitfully U چنانکه سزاوارنکوهش باشد
perhaps so U شاید چنین باشد
HTTPD U تصدیق و جستجو باشد
flocculence U یا دسته پشم باشد
library edition U چاپی که درخودکتابخانه باشد
kentish fire U که نشانه نفاق ..باشد
he must have gone U باید رفته باشد
pterygium U گلبرگی که مانندبال باشد
out of range U که خارج از حد سیستم باشد
inoffensively U بی انکه زننده باشد
i girder U تیری که بشکل ) باشد
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1چیزی که عوض داره گله نداره
1ICR
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1Evolution
2purchase off the registry
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com